تناقضگویی رسانههای غربی از توافق پنهان نفتی تا جلوگیری از افزایش فروش نفت ایران
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۳۹۸۵۲
به گزارش گروه بینالملل ایسکانیوز، یک رسانه غربی در گزارشی مدعی شده آمریکا شرکت عامل یک نفتکش یونانی را به دلیل حمل نفت ایران بیش از 2 میلیون دلار جریمه کرده است.
بیشتر بخوانید: گزارش یک نشریه معتبر آمریکایی از اقدام غیرقانونی کشورش برای توقیف محموله نفتی ایرانمطابق آنچه رسانههای آمریکایی از جمله آسوشیتدپرس، روزنامه نیویورکتایمز و فاکسنیوز گزارش دادهاند این شرکت به نام « Empire Navigation» به جرم خود در زمینه حمل نفت تحریمشده ایران با نفتکش «سوئز راجان» تحت پرچم مارشال اقرار کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرگزاری آسوشیتدپرس مدعی شده مطابق با اسنادی که به رویت این رسانه آمریکایی رسیده شرکت مذکور با پرداخت 2.4 میلیون دلار جریمه بابت تلاش برای انتقال و فروش نفت تحریمشده ایران و همچنین تعلیق مراقبتی به مدت 3 سال موافقت کرده است.
ادعاهای این رسانههای آمریکایی، در صورت صحت، نمایانگر شدت تلاشهای دولت جو بایدن برای اجرای سیاست فشار حداکثری از طریق جلوگیری از انتقال نفت ایران است.
اما این ادعا از سوی دیگر در حالی مطرح شده که برخی از دیگر رسانههای غربی حدود دو هفته پیش تلاش کرده بودند آمارهای مربوط به افزایش فروش نفت ایران در ماههای اخیر را به یک توافق پنهان و نانوشته میان دولتهای ایران و آمریکا نسبت دهند.
سایت خبری بلومبرگ در گزارشی که روز جمعه 25 اوت (سوم شهریور) منتشر شد با استناد به دادههای به دست آمده از نهادهای بینالمللی به نظر میرسد جمهوری اسلامی و دولت جو بایدن به جز توافق درباره تبادل زندانیان و آزادسازی پولهای بلوکه شده در کره جنوبی به تفاهمهایی در مورد نفت هم دست یافته باشند.
بلومبرگ همچنین با استناد به اظهارات خصوصی برخی مقامهای آمریکایی که نامشان فاش نشده بود ادعا کرده بود آمریکا برخی تحریمها علیه فروش نفت ایران، به خصوص به مقصد چین را کاهش داده است.
در آن گزارش آمده بود دفتر آژانس بینالمللی انرژی در پاریس به تازگی تائید کرده که تولید نفت خام ایران در ماه قبلتر میلادی (جولای) به سه میلیون بشکه در روز افزایش یافته که بیشترین میزان از سال 2018 به این سو است.
ادعای بلومبرگ که در تناقض کامل با خبر تازه رسانههای آمریکایی قرار دارد در حالی مطرح میشد که شواهد متعدد حاکی از آن هستند که افزایش فروش نفت ایران در واقع ناشی از مقاومت ایران در برابر تحریمها از یک سو و سیاست خنثیسازی تحریمها در دولت سیزدهم ایران از سوی دیگر است.
استقامت در برابر تحریمها«ریچارد نفیو» به عنوان یکی از معماران شبکه تحریمها علیه ایران در کتابها و مقالات متعدد خود استقامت در برابر تحریمها را اصلیترین عاملی میداند که موجب میشود این تدابیر تنبیهی آمریکا به مرور زمان کارآمدی خودشان را از دست بدهند. از نگاه او در نقطه مقابل اعمال درد و تحریم، عزم و استقامت طرف تحریمشونده برای ایستادگی در برابر سیاست تحریم قرار دارد.
بهترین تعریف از استقامت، قاطعیت روان شناختی در کشور هدف برای انکار پیروزی کشور تحریم کننده و همچنین ادامه دادن به مسیری است که برای خود انتخاب کرده. اساساً نیز تحریم با هدف تحت الشعاع قرار دادن این قاطعیت و عزم روان شناختی ایجاد شده است.
نفیو نداشتن درک درست از عزم و استقامت کشور تحریمی را موجب شکست تحریم ها دانسته و استدلال میکند بیاثر شدن تحریمها به خاطر ناکارآمدی خود تحریمها نیست بلکه هنگامی است که احساس روانی و اجتماعی تحریمشدگی در کشور هدف به اندازه کافی برای مردم جامعه ملموس نمیشود. به اعتقاد نفیو اگر کشوری خودبسندگی اقتصادی و سیاسی داشته باشد از نظر دفع فشارهای خارجی قدرت بالایی خواهد داشت.
او به عنوان مثال در جایی از کتابش به شکست طرح آمریکا برای وادار کردن ایران به تسلیم از طریق تحریم بنزین مینویسد: «ایران یک نمونه بارز از این مسئله است در سالهای 2009 و 2010 خرد جمعی در واشنگتن ایجاب میکرد که اعمال تحریمها بر واردات بنزین ایران و سایر محصولات نفتی و بنزینی میتواند دولت ایران را از پای در بیاورد. نماینده جمهوریخواه سنا آقای مارک کرک که یکی از طرفداران اصلی تحریم ایران بود در سال 2010 استدلال کرد که قرنطینه بنزین در مورد ایران میتواند چنان آثار وخیمی برای این کشور داشته باشد که او را متقاعد کند برنامه هستهایش را کنار گذاشته و سایر فعالیتهای پنهانش را متوقف نماید. به همین دلیل تحریم واردات بنزین ایران در قانون سیسادا گنجانده شد.»
نفیو با این حال تصریح کرده ایران به جای آنکه امتیاز بدهد پالایشگاهها خود را بازطراحی کرده تا نیاز بنزین داخلی را تأمین کند. او مینویسد: «پس ایران توانست از این فشار عبور کند. ناکامی در این مثال ازسوی آمریکا به دلیل خود اعمال تحریمها نبود، چرا که واردات بنزین ایران به صورت میانگین سالانه از 132000 بشکه در روز در سال 2009 به 39600 بشکه در سال 2010 رسید. در عوض ناکامی اصلی عدم درک اهمیت این موضوع بود که ایران میتواند به زنده نگه داشتن حمل و نقل جادهای خود ادامه دهد و از روشهای معمول برای فائق آمدن بر مشکل تحریمها استفاده کند. به عبارت بهتر ایران فشار ناشی از منع واردات بنزین را احساس کرد اما آن را قابل مدیریت کردن دانست و از آن عبور نمود.»
تحریمها: رفع یا خنثیسازی؟در کشورمان دو رویکرد و دو نگاه در برابر تحریمها وجود داشته است: یک نگاه قائل به مذاکره با طرف تحریمگر و اجابت دستکم بخشی از خواستههای او و در عوض گرفتن امتیاز از طرف مقابل در قالب رفع تحریمها است. این رویکرد مبتنی بر این گزاره مبنایی است که تحریم پدیدهای است که تنها از طریق امتیاز دادن به آمریکا و تنشزدایی با او در یک مسیر بیپایان، میتوان از اعمالش جلوگیری کرد و کشور ایران هیچ توانی برای مواجهه فعالانه با آن ندارد.
نگاه دیگر، اگرچه با رفع تحریمها در صورت امکان مخالف نیست اما معتقد است که این سیاست را نباید به عنوان راهبرد کلان و دراز مدت در نظر گرفت چرا که سرمایهگذاری روانی بر روی آن اساساً بازی در میدانی است که دشمن تعریف کرده است. از گزارههای مبنایی این رویکرد این است که راه اصولی و پایدار مواجهه با تحریم، اصلاح ساختاری اقتصاد کشور و افزایش تعامل با کشورهای همسو است.
این مسئله که دولت آمریکا از زمان آغاز مذاکرات در سال 2015 تأکید سرسختانهای بر این داشت که زیرساختهای تحریمها را حفظ و تنها اجرای تحریمها را به عنوان بخشی از توافق «تعلیق» کند نیز از جمله شواهدی است که نشان میدهد منفعت طراح تحریمها تا چه اندازه با رویکرد دوم در تضاد و با رویکرد اول همخوان است.
رویکرد دولت سیزدهمدولت سیزدهم جمهوری اسلامی از زمان روی کار آمدن تلاش کرد سیاست خارجی خود را از رویکرد اول به سمت رویکرد دوم چرخش دهد و بر همین اساس گرهنزدن اقتصاد کشور به برجام، تعامل گسترده با چین، یافتن مشتریان جدید و ارتباطات گسترده با کشورهای منطقه را به جای تمرکز صرف بر مذاکرات شعار خود قرار داد و سعی کرد ایران را به جایگاه سابق خود در میزان تولید و فروش نفت نزدیک کند.
دولت سیزدهم گفته نتیجه این سیاستها فعالشدن ایران در پیمانهای بینالمللی چون اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای بوده و همچنین ایران در اقدامی جدیدتر ایران عضو دائم بریکس شده است.
هر چند البته زمانی میتوان به این سیاستها افتخار کرد که اثر آن در معیشت مردم و شاخصهای اقتصادی نمایان و قابل لمس شود اما دستکم فعلاً میتوان افزایش میزان صادرات فعلی نفت را تا حدی به سیاست خنثیسازی تحریمها منتسب کرد.
دستهای بسته بایدندولت بایدن از زمان حضور در کاخ سفید سیاست موسوم به «فشار هوشمند» را در پیش گرفت و تلاش کرد با وعده مذاکرات و بازگشت به برجام از حرکت ایران به سمت مسیر خنثیسازی تحریمها جلوگیری کند.
در چند دور مذاکرات که در وین با موضوع بازگشت به اجرای کامل برجام برگزار شد دولت بایدن همواره در صدد بود همانند باراک اوباما از قرار گرفتن این توافق در ریلی که باعث انتفاع اقتصادی برای ایران شود جلوگیری کند.
در مقابل، تأکید ایران بر ضرورت راستیآزمایی رفع تحریمها در طول مذاکرات حکایت از آن داشت که تیم ایرانی در صدد است از روش مذاکره برای مذاکره فاصله گرفته و تنها در صورتی توافق را امضا کند که بر خلاف توافق قبلی، منفعت اقتصادی برای کشور در بر داشته باشد.
در چنین شرایطی، مذاکرات هنوز به سرانجامی نرسیده و از مردادماه سال گذشته معلق شده است. با وجود این، دولت آمریکا اکنون نظارهگر است که صنعت هستهای ایران در حال پیشرفت و فروش نفت نیز ایران نیز در حال افزایش است.
دولت بایدن در این شرایط در وضعیت بغرنجی در مقابل ایران قرار گرفته و همین دیروز گروهی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کردند قصد دارند در یک جلسه استماع دلایل شکست بایدن مقابل ایران را مورد بررسی قرار دهند.
از طرف دیگر اخیراً مرکز تحقیقات کنگره آمریکا نتایج پژوهشی را منتشر کرد که نشان میدهد همه سیاستهای دولتهای متعدد آمریکا علیه ایران از جمله تحریمها، تهدیدهای نظامی، جنگ رسانهای و غیره به شکست منجر شده است.
با توجه به این شرایط به نظر میرسد دولت بایدن خبردرمانی را تنها راه چاره در برابر حرکت ایران به سمت خنثیسازی تحریمها میبیند. خبر بلومبرگ که در تلاش است افزایش فروش نفت ایران را به مسامحه بایدن در اجرای تحریمها نسبت دهد را میتوان در این راستا تفسیر کرد.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/
کد خبر: 1197265 برچسبها نفتمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: نفت افزایش فروش نفت ایران خنثی سازی تحریم ها برابر تحریم ها واردات بنزین دولت سیزدهم دولت بایدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۳۹۸۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصویرنگاری نرم از مداخلهگرایی آمریکا
ساده انگاری مداخلهگرایی غرب و در راس آن آمریکا در نظام بین الملل، یکی از دستورالعملهایی است که از سوی جریانهای رسمی و پنهان قدرت در واشنگتن و اتحادیه اروپا دنبال میشود. - اخبار سیاسی -
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- خبرگزاری فرانسه در تازهترین گزارش خود، سفر آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه آمریکا به ریاض را به مثابه سفری در راستای ایجاد قدرت بازدارندگی منطقهای و جلوگیری از وقوع تهدیدات مستمر در غرب آسیا دانسته است.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، اخیراً خواستار استقرار دفاع «یکپارچه» از کشورهای عربی خلیج فارس در برابر جمهوری اسلامی ایران شده و آن را معطوف به واکنش قاطعانه و غیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قبال تجاوز صهیونیستها به حریم دیپلماتیک ایران در دمشق صورت داده است.
نکته دیگر اینکه بلینکن از کشورهای عربی منطقه خواسته است تا دراین خصوص، هم افزایی با رژیم اشغالگر قدس را نیز در دستورکار قرار داده و به روند رسمیت بخشی به رژیم قاتل و کودک کش صهیونیستی سرعت ببخشند.
بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران توان بازدارندگی خود را به رخ همه بازیگرانی کشیده که در پازل دشمنان امنیت منطقه بازی می کنند.با این حال در انعکاس سفر بلینکن به ریاض و متعاقبا امان ( پایتخت اردن) سوالاتی وجود دارد که نه تنها خبرگزاری فرانسه، بلکه دیگر رسانه های غربی نیز نسبت به پاسخدهی به آنها عاجز هستند:
-کلیت حضور یک مقام از آن سوی اقیانوس آرام برای تعیین تکلیف در خصوص امنیت منطقه غرب آسیا چه منطقی به لحاظ حقوقی، راهبردی و عقلانی دارد؟
- آمریکا به عنوان اصلیترین حامی رژیم کودک کش و جعلی صهیونستی، چه نقشی در خلق بحرانهای مزمن منطقهای و تعمیم آن به سرتاسر حوزه جغرافیایی جهان اسلام ایفا نموده است؟
- قرائت آمریکا از مفهوم بازدارندگی، تا چه اندازه ای با ایجاد ثبات و امنیت در نظام بین الملل قرابت دارد و حضور آمریکا در مناطق مخالف جهان چگونه منجر به خلق گره های کور راهبردی در آن حوزه های جغرافیایی شده است؟
- ترس از عملیات موفقیت آمیز وعده صادق و شکست سنگین مشترک رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در این آوردگاه، چه تاثیری بر تشدید سردرگمی استراتژیک و تاکتیکی غرب در منطقه غرب آسیا داشته است؟
بهتراست خبرگزاری فرانسه به جای قهرمان سازی از قاتلی به نام بلینکن که دولت متبوعش از یک سو مقابل هرگونه توقف نسل کشی در غزه ایستاده و از سوی دیگر به سرکوب وقیحانه دانشجویان منتقد جنایات صهیونیستها در دانشگاههای آمریکا می پردازد، پاسخگوی سوالات شفاف فوق باشد.
بدیهی است که یکی از مهمترین کارویژهها و وظایف رسانههای غربی، جلوگیری از طرح این پرسشهای هدفمند، آن هم به واسطه تهیه و تنظیم گزارشهایی تکراری و نخ نما (مانند گزارش اخر خبرگزاری فرانسه) است.
ساده انگاری مداخلهگرایی غرب و در راس آن آمریکا در نظام بین الملل، یکی از دستورالعملهایی است که از سوی جریانهای رسمی و پنهان قدرت در واشنگتن و اتحادیه اروپا دنبال میشود.
این در حالیست که جنگ غزه و تحولات آن، این استراتژی خطرناک را بیش از پیش در معرض دید و قضاوت افکار عمومی دنیا قرار داه است.بخش اعظمی از خیزشهای عمیق صورت گرفته در کشورهای غربی علیه حکمرانان آنها، ناظر بر همین حقیقت مطلق است.حقیقی که احتمالا رسانه های غربی دیگر فرصت چندانی برای درک آن نداشته باشند.
انتهای پیام/